محصولات و خدمات، همان نقطه‌ای است که در آن کسب‌وکارها و مشتری‌ها با یکدیگر ملاقات می‌کنند. در واقع محصولات و خدمات نقطه اشتراکی است که در آن نیازها و انتظارات مشتریان با ارزش‌ها و قابلیت‌های کسب‌وکار پیوند می‌خورد. این نقطه تلاقی از آن جهت اهمیت دارد که فرصتی برای کسب‌وکار به حساب می‌آید تا تجربه‌ای مثبت برای رضایت مشتریان رقم بزند و اعتماد آن‌ها را جلب کند و برای مشتریان امکان ارزیابی کیفیت و کارایی و پاسخگویی به نیازها را فراهم می‌آورد. بنابراین محصول همان عاملی است که می‌تواند ارتباط کسب‌وکار و مشتری را به یک رابطه پایدار و سودمند برای هم دو طرف تبدیل کند.

این بین برای ارائه محصول، روندی با عنوان «مدیریت محصول» طراحی می‌شود که می‌تواند موفقیت یا شکست را در بازار رقابتی تعیین کند.

 

مدیریت محصول چیست؟

مدیریت محصول به معنای پیدا کردن بهترین راه برای تولید محصولاتی است که نیاز مشتریان را به بهترین شکل ممکن را برآورده می‌کند و علاوه بر این از محصول در بازار کسب‌وکار مراقبت می‌کند. در واقع مدیریت محصول در هدایت استراتژیک توسعه، راه‌اندازی بازار، پشتیبانی و بهبود محصولات یک شرکت مسئول است. نقش مدیر محصول در این روند نقشی تعیین‌کننده برای درک درست و عمیق از نیاز مشتریان، شناخت بازار و بهره‌گیری از فناوری‌های به‌روز در تولید محصول و برقراری ارتباطی هدفمند میان آنها است. چنین شخصی توسعه محصول را از ابتدا هدایت می‌کند و ضمن فعالیت و همکاری با تیم‌های مرتبط، مسئولیت موفقیت کلی محصول را بر عهده دارد.

وظایف تیم مدیریت محصول شامل چه مواردی می‌شود؟

تیم مدیریت محصول چند وظیفه اصلی دارند شامل:

مدیریت محصول چابک چیست؟

در مدیریت محصول چابک، برای تولید و توسعه محصول از اصول و رویکردهای چابک (Agile) استفاده می‌شود. این متد به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا به شکلی سریع و منعطف، محصولات خود را در برابر بازخوردها و نیازهای به‌روز مشتریان، تغییر یا توسعه دهند. در روند مدیریت محصول چابک، تیم‌ها همکاری لازم را باهم انجام می‌دهند و فعالیت‌هایشان را در جهت دستیابی به اهداف محصولات همسو می‌کنند. توسعه محصول چابک بر اساس چند اصل مهم عمل می‌کند، از جمله:

تکرارپذیری و توسعه تدریجی که در آن محصولات به‌صورت تدریجی و در دوره‌های زمانی کوتاه توسعه پیدا می‌کنند.

مشتری‌محوری و دریافت بازخورد مداوم که طبق آن تیم‌های چابک به‌طور مستمر بازخوردهای مشتریان را دریافت و از آن در جهت بهبود محصول استفاده می‌کنند.

تطبیق‌پذیری و انعطاف‌پذیری به تیم‌ها این امکان را می‌دهد که در صورت تغییر نیازهای مشتریان و بازار، اولویت‌ها هم تغییر پیدا کنند.

همکاری و تعامل مستمر در تیم‌های چابک برای ارتباطات قوی و همکاری نزدیک بین اعضا، مدیران محصول، توسعه‌دهندگان و… اهمیت زیادی دارد.

ارائه مداوم ارزش که بر مسئله تلاش برای توسعه محصول در هر مرحله به‌جای انتظار برای تکمیل کل محصول تأکید دارد. این اصل هم به ارزش‌رسانی به مشتریان و هم طی مسیر درست توسط تیم کمک می‌کند.

تفاوت مدیریت محصول با مدیریت پروژه

مدیریت محصول و مدیریت پروژه دو فرایند متفاوت از یکدیگر هستند که در برخی موارد اشتباه گرفته می‌شوند. تفاوت این را به این شکل می‌توان توضیح داد که:

مدیریت پروژه بر سازماندهی فرایندهای داخلی مرحله توسعه محصول تمرکز دارد و با ردیابی پیشرفت و هماهنگی منابع (اعضای تیم) از تحویل به‌موقع محصول اطمینان کسب می‌کند.

اما مدیریت محصول محدود به یک مرحله مشخص نیست و بر کل فرایند محصول، از ایده تا عرضه نظارت دارد. در مدیریت محصول بر روی جنبه‌های مختلف ویژگی‌ها، ارزش‌های تجاری و مشتری کار می‌شود که مسئولیت‌های سطح بالایی را بر عهده مدیران محصول می‌گذارد، همچون تنظیم چشم‌انداز کلی، توسعه برنامه استراتژیک محصول و شناسایی و اولویت‌بندی نیازهای مشتریان.

تفاوت بازاریابی محصول با مدیریت محصول

در بازاریابی محصول، تجاری‌سازی، برندسازی و موقعیت‌یابی محصول اتفاق می‌افتد. در اصل در بازاریابی محصول فعالیت‌هایی همچون تحقیقات بازار، تعیین سبک بسته‌بندی، آموزش تیم فروش، برنامه‌ریزی فعالیت‌ها و رویدادهای تبلیغاتی و… صورت می‌گیرد. اما همان‌طور که پیش‌تر عنوان شد در مدیریت محصول دغدغه اصلی ایجاد محصولاتی با ارزش واقعی برای مشتریان است.

 

اهمیت مدیریت محصول برای شرکت‌ها چیست؟

مدیریت محصول را می‌توان مهم‌ترین عامل در تعیین موفقیت یک محصول دانست، چراکه از چند جنبه در تولید محصول نقش دارد:

 

فرایند مدیریت محصول

مدیریت محصول مؤثر شامل مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و مراحل می‌شود که به این شکل سازماندهی می‌شود:

تحقیقات بازار و شناسایی نیاز مخاطبان:

با جمع‌آوری داده‌ها و اطلاعات درباره نیازهای مشتریان، وضعیت بازار و رفتار رقبا، می‌توان به ایده‌های خوبی درباره تولید محصول مناسب رسید.

توسعه ایده:

بعد از مرحله اولیه و دستیابی به شناخت درست، زمان توسعه ایده و جمع‌آوری نظرات و ایده‌های تیم‌های مختلف است که می‌تواند درباره توسعه، بهبود یا تولید یک محصول جدید باشد.

تهیه استراتژی محصول:

با تعیین هدف محصول، تعیین بازار هدف و تدوین نقشه راه محصول، استراتژی محصول شکل می‌گیرد.

طراحی و توسعه محصول:

در این مرحله، طراحی با نظر تیم برای ایجاد محصول اولیه صورت می‌گیرد، تیم‌های فنی و مهندسی اقدامات لازم برای تولید محصول نهایی و رفع اشکالات را انجام می‌دهند و محصول تست می‌شود.

معرفی محصول به بازار:

محصول با استراتژی بازاریابی و تبلیغات و فروش به بازار عرضه و فروش آن به‌صورت رسمی آغاز می‌شود.

ارزیابی و بازخورد:

بعد از عرضه محصول به بازار، ارزیابی از طریق شبکه‌های اجتماعی، فرم‌های نظرسنجی و بررسی‌های آنلاین انجام می‌شود تا بتوان نقاط قوت و ضعف را شناسایی و اقدامات لازم جهت بهبود آن را صورت گیرد.

بهبود و نگهداری محصول:

امکان دارد محصول به اضافه کردن ویژگی‌های جدید یا بهبود نیاز داشته باشد، که بر اساس بازخورد مشتریان و تغییرات بازار انجام می‌شود. ضمن اینکه مدیریت چرخه عمر محصول درباره به‌روزرسانی‌های دوره‌ای و زمان توقف تولید آن هم در این مرحله قرار می‌گیرد.

رقابت در بازار رفته‌رفته جدی‌تر می‌شود و سطح استاندارد موردنظر مشتریان هم به نسب آن بالا می‌رود. با توجه به این نکات فرایند مدیریت محصول، به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا ویژگی‌های محصول را با توجه به بازخورد مشتریان و نیاز بازار بهینه‌سازی کنند و بتوانند با تحلیل دقیق داده‌ها تصمیمات استراتژیک مؤثرتری اخذ کنند و در نهایت با ایجاد یک تجربه کاربری بهتر، در بازار متمایز شوند. بنابراین مدیریت محصول یکی از کلیدهای رشد و موفقیت پایدار محسوب می‌شود.

منابع:

https://www.productplan.com/learn/what-is-product-management/

https://www.altexsoft.com/blog/product-management-main-stages-and-product-manager-role/

https://www.productfocus.com/product-management-basics/what-is-product-management/

https://www.productside.com/what-is-product-management/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *